کد مطلب:29537 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:87

توصیف او با غیر آنچه خودش توصیف نموده است












5103. امام علی علیه السلام: منزّه است او. او همان گونه است كه خود، خویش را وصف كرده، و وصف كنندگان به [ حقیقتِ] توصیفش نمی رسند.[1].

5104. امام علی علیه السلام: هركس در خداشناسی به رأی [ خود] و قیاس، اعتماد كند، گم راه می گردد و امورش پراكنده می شود.[2].

5105. امام علی علیه السلام: كسی كه از توصیف موجودِ دارای هیئت (پیكر) و ابزارها (اعضا) ناتوان است، از توصیف خالق آن، ناتوان تر خواهد بود، و هركس خداوند را با ویژگی های آفریده ها بشناسد، [ از او] دور شده است.[3].

5106. امام علی علیه السلام: چگونه كسی كه از توصیف مخلوقی چون خودش ناتوان است، می تواند خدایش را توصیف كند؟![4].

5107. امام علی علیه السلام: خردها را بر تعیین اوصاف خویش آگاه نساخته است؛ امّا آنها را از شناخت خویش به قدر ضرورت، منع نكرده است.[5].

5108. امام علی علیه السلام: هركس خدا را وصف كند، برایش اندازه مشخّص كرده است، و هر كس برایش اندازه مشخّص كند، او را به شماره آورده است، و هر كس او را به شماره درآورَد، ازلی بودنش را نفی نموده است، و هر كس بگوید: «كجاست؟»، او را پوشانده است، و هر كس بگوید: «بر چیست؟»، جایی را تهی از او دانسته است، و هر كس بگوید: «در چه چیز است؟»، او را جزو چیزی قرار داده است.[6].

5109. امام علی علیه السلام: كمال یگانه دانستن او، اخلاص برای اوست، وكمال اخلاص برای او، نفی ویژگی ها از اوست؛ چون هر صفتی گواه بر این است كه آن، غیر از موصوف است، و هر موصوفی، گواه است بر این كه آن، غیر از صفت است.

پس هر كس خدا را وصف كند، او را با چیزی قرین ساخته است، و هر كس او را با چیزی قرین سازد، او را دوگانه دانسته است، و هر كس او را دوگانه بداند، او را تجزیه كرده است، و هر كس او را تجزیه كند، او را نشناخته است، و هر كس او را نشناسد، به او اشاره كرده است، و هر كس به او اشاره كند، او را محدود ساخته است، و هر كس محدودش سازد، او را به شمارْ درآورده است، و هر كس بگوید: «در چیست؟»، او را جزو چیزی قرار داده است، و هركس بگوید: «بر چه چیز است؟»، جایی را از [ وجود] او خالی دانسته است.[7].

5110. امام علی علیه السلام: هركس خدا را توصیف كند، او را نشناخته است، و هر كس او را به چیزی تشبیه كند، به حریم او تجاوز كرده است، و هركس [ بخواهد] كنه او را بشناسد، اشتباه كرده است.

هركس بگوید: «كجاست؟»، او را [ در جایی] ساكن دانسته است، و هركس بگوید: «در چه چیز است؟»، او را جزو چیزی قرار داده است، و هركس بگوید: «تا كجاست؟»، او را محدود ساخته است، و هر كس بگوید: «چرا هست؟»، او را تعلیل (علّت جویی) كرده است، و هركس بگوید: «او چگونه است؟»، او را تشبیه كرده است، و هركس بگوید: «از كی هست؟»، او را در زمان، قرار داده است، و هركس بگوید: «تا كی هست؟»، برای او نهایتی تعیین كرده است، و هركس نهایتی برای او تعیین كند، او را تجزیه نموده است، و هركس او را تجزیه كند، او را وصف كرده است، و هركس او را وصف كند، از دین او برگشته است، و هركس او را بخش بخش كند، از [ شناخت] او به كج راهه رفته است.[8].

5111. امام علی علیه السلام: خِردها خداوند عزّوجل سبحان را ندیده اند تا از او خبر بدهند؛ بلكه خدای متعال، پیش از توصیف كنندگانش، بوده است.[9].

5112. امام علی علیه السلام: جاها او را در برنمی گیرند، و زمان ها او را در خود جای نمی دهند، و ویژگی ها او را محدود نمی كنند، و چُرت ها او را فرا نمی گیرند.[10].

5113. امام علی علیه السلام: نه تخیّل ها بر او صفتی می یابند، و نه دل ها چگونگی را بر او اثبات می كنند.[11].

5114. امام علی علیه السلام: خجسته است خدایی كه همّت های بلند به او نمی رسند، و ژرفكاوی هوشمندی ها، به او دست نمی یابد.[12].

5115. امام علی علیه السلام: او را صفتی نیست كه بدان دسترس پیدا شود، و حدّی نیست كه برای آن، مَثَلی زده شود. آرایه های زبان ها در توصیفش درمی مانند، و گونه های توصیف، در آن جا حیران اند.[13].

5116. امام علی علیه السلام: سپاسْ خدایی را... كه افزونی و كاستی بر وی عارض نمی شود، و به كجایی، چرایی و مكان، توصیف نمی گردد.

اوست آن كه از حقیقت كارهای پوشیده، آگاه است، و به نشانه های تدبیری كه در آفریده هایش دیده می شود، در [ آیینه] خردها آشكار می گردد؛ آن كه از پیامبران درباره وی پرسش شده است و آنان، او را به حد و یا جزو، توصیف نكرده اند؛ بلكه او را به كارهایش توصیف كرده اند و با نشانه هایش به سوی وی راهنمایی نموده اند.[14].

5117. امام علی علیه السلام: به همتا داشتن، توصیف نمی گردد، و به تمرین و وسیله نمی آفریند، و به حواس، درك نمی شود....

ای آن كه خود را برای توصیف خدایت به رنج افكنده ای! اگر راست می گویی، جبرئیل و میكائیل و خیل فرشتگان مقرّبِ بارگاه قدس را وصف كن كه به خود می لرزند و خردهایشان از این كه بهترینِ آفرینندگان را به درستی توصیف كنند، در حیرت مانده اند؛ چون موجودی را می توان از روی صفاتش شناخت كه دارای پیكر و اندام باشد و چون دورانش به سر آمد، به نابودی بینجامد.[15].

5118. امام علی علیه السلام: آن كه پندارد خدای ما محدود است، نسبت به آفریدگار معبود، جهل ورزیده است، و آن كه تصوّر كند كه مكان ها او را در بر می گیرند، همواره گرفتار سرگردانی و در هم ریختگی خواهد شد؛ چرا كه او به همه مكان ها احاطه دارد.

ای كسی كه بر خلاف قرآن و برهان، خود را برای توصیف خدای مهربان، به رنج افكنده ای! اگر راست می گویی، جبرئیل و میكائیل و اسرافیل را برای من توصیف كن. وه كه چه قدر دوری! تو كه از وصف مخلوقی چون خود ناتوانی، چگونه به توصیف آفریدگار معبود می پردازی؟!

به راستی، تو كه صفاتِ موجودِ دارای پیكر و اندام را درك نمی كنی، چگونه می توانی آن را كه نه چُرتی او را می رُباید و نه خوابی، درك كنی؟! آنچه در زمین ها و آسمان هاست و آنچه بین آن دو است، از آنِ اوست، و او پروردگار عرش عظیم است.[16].









    1. الكافی: 1/135/1، التوحید: 3/42، الغارات: 172/1، بحار الأنوار: 15/269/4.
    2. غرر الحكم: 9191، عیون الحكم والمواعظ: 7463/433.
    3. نهج البلاغة: خطبه 163، بحار الأنوار: 34/348/60.
    4. نهج البلاغة: خطبه 112، بحار الأنوار: 9/143/6.
    5. نهج البلاغة: خطبه 49، شرح الأخبار: 640/312/2، بحار الأنوار: 36/308/4.
    6. الكافی: 5/140/1، نهج البلاغة: خطبه 152، بحار الأنوار: 5/267/4.
    7. نهج البلاغة: خطبه 1، الاحتجاج: 113/473/1، بحار الأنوار: 5/247/4.
    8. تحف العقول: 63.
    9. غرر الحكم: 7556، عیون الحكم والمواعظ: 7045/414.
    10. الكافی: 4/139/1، التوحید: 2/308، بحار الأنوار: 34/305/4.
    11. نهج البلاغة: خطبه 85، المعیار والموازنة: 254.
    12. الكافی: 1/135/1، التوحید: 3/42، نهج البلاغة: خطبه 94.
    13. الكافی: 1/134/1، التوحید: 3/41، بحار الأنوار: 15/269/4.
    14. الكافی: 7/141/1، التوحید: 1/31، بحار الأنوار: 14/265/4.
    15. نهج البلاغة: خطبه 182، بحار الأنوار: 40/314/4 و 13/310/77.
    16. حلیة الأولیاء: 73/1، كنز العمّال: 1737/409/1.